جدول جو
جدول جو

معنی قتل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قتل کردن
اژادن کشتن کشتن
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
قتل کردن
لقتلٍ
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قتل کردن
Murder
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قتل کردن
assassiner
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قتل کردن
assassinare
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قتل کردن
вбивати
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قتل کردن
assassinar
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قتل کردن
убить
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به روسی
قتل کردن
ermorden
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
قتل کردن
zabijać
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
قتل کردن
asesinar
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قتل کردن
vermoorden
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
قتل کردن
قتل کرنا
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به اردو
قتل کردن
হত্যা করা
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
قتل کردن
ฆ่า
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
قتل کردن
kuua
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
قتل کردن
殺す
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
قتل کردن
谋杀
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به چینی
قتل کردن
לרצוח
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به عبری
قتل کردن
죽이다
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
قتل کردن
membunuh
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
قتل کردن
हत्या करना
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به هندی
قتل کردن
öldürmek
تصویری از قتل کردن
تصویر قتل کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
کلیدکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبل کردن
تصویر قبل کردن
محاصره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ترانه خواندن، هیاهو کردن، گپ زدن گفتگو کردن گپ زدن، همهمه کردن هیاهو کردن، نغمه خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبل کردن
تصویر قبل کردن
((قَ بَ. کَ رَ))
محاصره کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
Latch, Lock
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
verrouiller
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
trabar, cerrar con llave
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
зачиняти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
zamykać, zamknąć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
verriegeln, abschließen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
запирать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قفل کردن
تصویر قفل کردن
trancar
دیکشنری فارسی به پرتغالی